مصاحبه با مسعود کیانی به بهانه ساخت فیلم کوتاه "زوال یک شعله"
انگیزه شما از ساخت فیلم چی بود؟
به قول محمدعلی بهمنی اثر هنری ما رو انتخاب می کنه نه اینکه ما تصمیم بگیریم چه اثری رو خلق کنیم.
در دوران دبیرستان همکلاسی داشتم به اسم سینا که به شدت به همه مشکوک بود و تمام کارهای عادی همکلاسی هایش را توطئه ای برعلیه خودش می پنداشت. از این رو بسیار منزوی بود هیچ دوستی نداشت و اغلب گوشه گیر بود. حتی کمک معلمان را توطئه ای برعلیه خود قلمداد می کرد. شخصیت سیناهمیشه در ذهنم جا خشک کرده بود. تا اینکه سالیان بعد از طریق یکی از دوستانم که روانشناسی می خواند متوجه شدم سینا دچار اختلال روانی پارانویید بود.بعد از دیدن یک خانه نیمه مخروبه و دورافتاده که قرار بود لوکیشن فیلمی باشد که فیلمنامه ای برای آن وجود نداشت، حس کردم سینا چقدر شبیه این خانه است همان اندازه تنها، دورافتاده و در حال ویرانی درونی.
دیگر وقتش بود سینا را از ذهنم بیرون بیاورم و قصه ای برایش بسازم.
ایده فیلم چطور به ذهنتون رسید؟
حدود پنج سال پیش بود یکی از دوستان لوکیشنی را برایم تشریح کرد که موقتا دراختیار داشت و قرار شد فیلمنامه ای برای آن لوکیشن نوشته شود. فضای لوکیشن را دوست داشتم، خانه ای لوکس قدیمی، متروکه و نیمه مخروبه که رو به ویرانی می رفت. بعد از چند ماه فیلمنامه آماده شد و قرار بود که کار تولید را در اسرع وقت شروع کنیم اما متاسفانه تخریب و ساخت خانه چند ماه زودتر شروع شد و پروژه فیلم را منتفی کرد. چندین سال قصه آن خانه مخروبه ذهنم را رها نمی کرد و هر چه می گذشت داستان سروشکل بهتری پیدا می کرد تا اینکه تصمیم گرفتم به هر قیمتی که شده آن را در لوکیشن مشابه ای بسازم. بعد از گذشت یکسال جستجو سرانجام لوکیشن مدنظر پیدا شد و کار پیش تولید را شروع کردیم.
هدف شما از فیلمسازی در ایران به طور عمده چیه؟
بنظرم فیلمساز و یا هر هنرمند دیگری در کشور خودش می تواند موفق تر و مثبت تر عمل کند به این دلیل که فرهنگ آن مرز و بوم در درونش نهادینه شده است و همچنین بهتر و دقیقتر می تواند زایش ایده داشته باشد. علاوه بر این، کار کردن در ایران با کسانی که بدون هیچ چشم داشتی عاشق سینما و فیلمسازی هستند حس خوبی دارد.
موضوع فیلم چقدر دغدغه است و چرا این موضوع رو انتخاب کردید؟
با کمی شناخت درباره اختلال پارانوئید متوجه می شویم بیشتر آدم های اطرافمان به شکلی کم یا زیاد به این اختلال دچار هستند که اکثریت آنها از این موضوع بی خبرند و این خود باعث بیشتر شدن و حاد شدن این اختلال می شود و گاها در جامعه اثرات تخریب کننده خواهد داشت.با اتمام قرنطینه های سراسری حاصل از اپیدمی کویید19 و همچنین افزایش تعداد مهاجران که عمده گروه این نوع اختلال را تشکیل می دهند، باید منتظر افزایش چشم گیر این اختلال روانی در جهان باشیم.
چطور به این عوامل و کست رسیدید و معیارتون برای انتخاب چیست؟
شاید جالبترین قسمت انتخاب عوامل این اثر آشنایی با سجاد میرسعید بازیگر فیلم بوده باشدیکسالی بود که از فروشگاه آنها خرید می کردم و کم کم متوجه شدم که او بازیگر و بازیگردان هم هست. داستان فیلمم را برایش تعریف کردم، خوشش آمد و بعد از قول همکاری سرانجام بعنوان بازیگردان به تیم اضافه شد. بعداز فراخوان و شروع تست بازیگری متوجه شدیم هیچ کس بهتر از خود او به این کاراکتر نزدیکتر نیست سرانجام تصمیم بر این شد که نقش سینا را برعهده بگیرد و انصافا هم بهتر از آنچیزی که تصور می کردم از عهده نقش برآمد.
مشکلاتی که در تولید و ساخت فیلم داشتید؟
هیچ کار تولیدی بدون مشکل و دردسر به سرانجام نمی رسد، "زوال یک شعله" هم از این قاعده مستثنی نبود.سرمای شدید دیماه آن هم در شب بسیار آزاردهنده بود مخصوصا اگر فیلمبرداری شما در یک خانه متروکه و قدیمی و در منطقه کوهستانی باشد.نگرانی از قطعی برق سراسری که در آن شب ها اتفاق می افتاد، از طرفی دیگر با توجه به ساختمان قدیمی که فیلمبرداری در آن صورت می گرفت احتمال ریزش سقف و آسیب دیدگی برای عوامل وجود داشت.
ولی از همه اینها بدتر خرابی خودرو قدیمی ما بود که موقع بستن کارمانت به روی آن پروانه موتور شکسته شد و دیگر قابل حرکت نبود. نیمه شب در منطقه کوهستانی یا باید کار را بدون هیچ برداشتیتعطیل میکردیم که امکانش نبود یا نیاز به معجزه بود که خوشبختانه معجزه رخ دادو توانستیم فیلمبرداری مان را به شکلی دیگر پیش ببریم.
در مورد تامین بودجه تولید فیلم و چالش هاش برامون بگید؟
این اثر با بودجه شخصی ساخته شد از وام های بانکی مختلف گرفته تا مشارکت دوستان و آشنایان در تامین بودجه. بی شک این نوع تامین بودجه پر از چالش است.
انتظار و چشم اندازتون برای اثری که ساختید چیه؟
همچنان به دیده شدن این اثر امیدوارم. معتقد هستم که سینمای ایران هم مثل سینمای جهان به لحاظ قصه گویی جا مانده است و فقر قصه و داستان مشهود است. از این نظر خوشحالم که یک اثر داستانی سرراست و قصه گو تولید کردیم.لذا به سرانجام این اثر خوشبین هستم.